دیرگاهیست که تنهاشده ام قصه ی غربت صحراشده ام من که بی تاب شقایق بودم.همدم سردی یخ هاشده ام.کاش چشمان مراخاک کنید.تانبینم که چه تنها شده ام
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت